عمداًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ] عمداً، عامداً، مخصوصاً بهمنظور، جهتِ، برایِ، بهخاطر، بابتِ
قسمت عمدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ده، اغلب، بیشتر، اکثر، بخش اصلی، مهمترین بخش اکثریت، بیشترین توده جوهر ماکزیمم
عمداًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ] عمداً، عامداً، مخصوصاً بهمنظور، جهتِ، برایِ، بهخاطر، بابتِ
بخشاصلیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت اصلی، قسمت عمده، الاهم فیالاهم اکثریت، بیشترین توده مطلب عمده، جان کلام، لُب مطلب، نکتۀ مهم
قتلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی آدمکشی، خونریزی قتل عمد، قتل غیرعمد خودکشی، انتحار اتانازی فن جنگ
قصدکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی قصدکردن، قصد داشتن، عمدداشتن، غرض داشتن درنظر داشتن، خیالداشتن عمدی درکار بودن آمدن، تصمیم داشتن، برآن بودن، آهنگِ کسی(چیزی) کردن (داشتن)، آه