عمداًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ] عمداً، عامداً، مخصوصاً بهمنظور، جهتِ، برایِ، بهخاطر، بابتِ
عمداًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ] عمداً، عامداً، مخصوصاً بهمنظور، جهتِ، برایِ، بهخاطر، بابتِ
خودسرانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام خودسرانه، دلبخواهی، مطلق، عمداً مصراً، موکداً بیرحمانه
پیشقدمانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ] پیشقدمانه، داوطلبانه، باابتکار حملهکنان آتش! برای امتحان رأساً، عمداً، خودسرانه مبتکرانه، آزمایشی
چونفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت یرا، چه، چونکه، برای اینکه، بهدلیل اینکه، چه آنکه، بهآن سببکه، بهعلت آنکه، ازآنجاییکه، ازآن جا[که] بهدلیل، بهسببِ، بهمناسبتِ، بهعلتِ ازبهرِ