علّیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت فت] علّی موجب، موجد، ایجادکننده، آفریننده، پدیدآورنده، زاینده، مولّد بانی، باعث منجر مؤثر ضروری، واجب، اجباری، الزامی، وادارکننده، اصلی، باارتباط، م
علیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ] علیت، تبعیت، سببیت علتشناسی، اتیولوژی، نسبت دادن علت، اِسناد اصل علیت، قانون علیت علت و معلول تألیف، تصنیف، خلق، آفرینش، اختراع، ابداع، ابتکار، ت
علتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت سبب، مسبب، موجب، زمینۀ خاص، عامل، مایه، نیروی محرکه انگیزه، غرض، بابت، جهت، مقصود، آرمان، هدف، نشانه، آماج علتالعلل، علت نخستین، محرک اول، کردۀ نخس
علم نیروفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت دینامیک، استاتیک، ئیدرودینامیک، الکترودینامیک، الکترواستاتیک، ترمودینامیک، الکتروتکنیک، اصطکاک
علیلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ل، افلیج، فلج، شل، لَنگ، درمانده، ناقص، دچار نقص عضو معیوب، ناقص جانباز
انسان والافرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات والا، انسان نمونه، ابرمرد، آدم نازنین، شخص فرشتهخو، شخص نیکسیرت، شخص شریف، مرد خوب، امام، نمونۀ کمال مصطفی، پیامبر علی (ع)، مولیالموحدین پیر،
وسیلهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی یله، منبع، اسباب، منابع، امکانات، مواد اولیه، مواد افزار، سازوبرگ، آلت، لوازم، ابزار ماشینآلات، وسایل، مصالح، اسلحه، وسیلۀ نقلیه، اسبابآلا
علّیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت فت] علّی موجب، موجد، ایجادکننده، آفریننده، پدیدآورنده، زاینده، مولّد بانی، باعث منجر مؤثر ضروری، واجب، اجباری، الزامی، وادارکننده، اصلی، باارتباط، م
جعلیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط علی، غیرواقعی، نادرست، کاذب، تقلبی، دروغی افسانهای، ساختگی، ساختهوپرداخته، بافته، تقلیدی ظاهری، بدون واقعیت، مَجاز، مجازی، اسمی، الکی، باسم
ربط نداشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ] ربط نداشتن، بسته نبودن، بستگینداشتن کاری نداشتن خارج ازموضوع صحبت کردن، تجاهل کردن، خودرابه کوچه علی چپ زدن، ازموضوع اصلی اجتناب کردن بیربط صحبت