عادیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم عی، نمونه، نوعی، معمولی، طبیعی، منطبقشده، منطَبَق روزمره، متعارف، عامیانه، متوسط پیشپاافتاده، قابلاغماض، بیاهمیت عوامانه، عامی، میانحال، متوسطال
عابدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب زخوان، مأموم، مقتدی، عامل، عبادتکننده، عبادتپیشه، متعبد، نمازگزار، باتقوا، احترامگذار، ملتمس، زاهد، دیندار
فقدان شعورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام ] فقدان شعور، ناآگاهی، فقدانادراک زندگی حیوانی ◄ حیوانات زندگی گیاهی ◄ گیاهان غریزه، شم، رفلکس، واکنش شرطی، فقدان اندیشه، اصل مسلّم ب
بیفکرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام بیفکر، تهیمغز، بیشعور، بیخبر، ازهمهجابیخبر بیتوجه
شعورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام ، عقل، هوش، فهم، ذهن، فکر، روان، روح▼، سلامت عقل روحیه، درک، ادراک، تعقل، استدلال، اندیشه فلسفه، معرفت، آگاهی، بینش، احساس، خودآگاهی،
روانشناسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام شناسی، علم اندیشه، فراروانی، ناخوشی دماغی فرویدیسم، روانشناسی فرویدی یونگ رفتارشناسی، روانکاوی، رواندرمانی، بازیدرمانی، تراپی، درمان