عالیرتبهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام عالیمقام، بلندمرتبه، عالیمرتبه، عالیقدر، بزرگوار، ارشد، دارای درجۀ رفیع، عظام، عظما، والا، رفیع، برجسته، برتر، حاکم شامخ، منیع، والا
خبرگانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ان، برگزیدگان، منتخبین، زبدگان، اعیان، عجایب، گروه ویژه، مردمان عالیرتبه، فرد مهم، طبقۀ حاکمه انسان والا گزیده، برگزیده علوی، سید کاهن
برترفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ر، ارشد، بزرگتر، کبیر، اکبر، اعظم، عظام، عظما بلندپایه، بالا، بالادست، مافوق، مبرّز، متعالی، ارجمند، عالیرتبه مرجح، مقدم، ممتاز بیش، بهتر، خوبتر، عا
[صفت] بالاترینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ترین، رویی، بالایی، فوقانی، زبرین، بالادستی، علیا، برین، مافوق، برتر تاپ، سوپر هوایی، رفیع، متعالی، بلند نیکو، مهم شامخ، منیع، والا، بلندمرتبه، گران
حاکمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام حکمفرما، حکمران، فرمانروا سلطنتی، شاهانه، امپراطوری، امپریال، استعمارگر، استعماری عالیمقام، بلندمرتبه، بلندپایه، عالیقدر، عالیرتبه،
بلندفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ند، مرتفع، رفیع، متعالی، بالا، سربهفلککشیده، سرکش قدبلند، دراز، دیلاق، رعنا، سروْ قد، بالابلند، بلندبالا، کشیده، نازک، باریک، دراز قد، لنگدراز،