نژادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ، قبیله، طایفه، ایل، عشیره، سبط، کاست ایل وتبار، آل، تبار، سلسله، خانواده▲، تخمه، اصلونسب، کلان ایلیات، ایلات، عشایر نسل، تخم، اعقاب، نسب گروه، مل
اهالی بومیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام بومی، ساکنان اولیه، عشایر، ایلات بومی، محلی، اهل، بلد، بیاباننشین، بدوی، چادرنشین، ایلیاتی، ایلی، کوچکننده قوم، اقلیت، قبیله، ایل، طایفه، سبط،
تقلیدیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ی، بدلی، مصنوعی، برگرفتهشده، عاریه، مأخوذ، متصنع، قلابی، جعلی، دروغی طوطیوار، بیمحتوا جایگزین، جانشین دست دوم
آشیانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ه، کنام، سوراخ، کندوی عسل، شفیره، پیله، شاخۀ درخت، لانۀ مرغ، مرغداری دامداری، اصطبل▼ قفس
تهیه کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی تهیه کردن، آوردن، انتقال دادن، دادن عاریه دادن، قرض دادن، وامدادن توزیع کردن، پخش کردن فراهم کردن، تدارک دیدن، راه انداختن