عفیففرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات پاکدامن، باعفاف، آفتاب مهتاب ندیده، منزه، معصوم، بیگناه، پارسا، پرهیزگار، ممسک، معتدل فروتن، شریف، پرهیزگار محجوب، محجبه، سادهپوش طاهر، نزیه، ت
عفونتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی رایت، انتقال، مسریبودن، واگیر، آلودگی، تعفن میکرب، ویروس، باکتری، باسیل مسمومیت، مسمومیت خون، سپسیس بیماری عفونی، دیفتری، کزاز، سیاه سرفه، سر
عفوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی بخشش، بخشایش، جوانمردی، آمرزش، مغفرت، ارفاق، پوزش، تبرئه، حمایت، ترحم، دلسوزی، همدردی، صبر احسان، دهش گذشت، چشمپوشی، اغماض بخشودگی، غفر
عفوشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ، بخشوده، بخشیدهشده، معذور، معاف آمرزیده، مغفور، مرحوم، شادروان، جنتمکان، خلدآشتیان، طابثراه
عفیف نبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات عفیف نبودن، زنا کردن، شهوتداشتن، میل داشتن خالص نبودن، خلوص نداشتن
عفونتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی رایت، انتقال، مسریبودن، واگیر، آلودگی، تعفن میکرب، ویروس، باکتری، باسیل مسمومیت، مسمومیت خون، سپسیس بیماری عفونی، دیفتری، کزاز، سیاه سرفه، سر
عفیف نبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات عفیف نبودن، زنا کردن، شهوتداشتن، میل داشتن خالص نبودن، خلوص نداشتن
[اسم] پاکدامنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات امنی، عفت، عفاف، پاکی، عصمت، معصومیت، بیگناهی، اخلاص، پرهیزگاری، فروتنی امساک، اعتدال خلوص، صافی، قاطینداشتن، سادگی تمیزی، پاکی، طهارت، پاکیزگی
بخشیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی بخشودن، عفو کردن، گذشت کردن، بخشاییدن، امان دادن، آمرزیدن، فراموش کردن، ارفاق کردن، معاف کردن، کوتاه آمدن، مدارا کردن، ترحم کردن صبور بو
سایربیماریهافرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی بیماریها، امراض عصبی، بیماریعفونی عفونت▲، آرتروز، آفتابزدگی، آلزایمر، باد فتق، بادِ سرخ، آپاندیسیت، آپاندیس، آویزه، اِبولا، اسکوربوت، الکلیس