عارضفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ض، عین، شیء، پدیده، محسوسات، عرض، شکل، امتداد ظاهر، نقش، صورت، بیرون غیرباطنی بودن، عارضی بودن، خارجی بودن، عینیت متعالی بودن، ماورا بودن، برتری دیگ
عارضیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود عارضی، عرضی، خارجی، بیگانه، بیرونی [مجرد] ازبیرون بهدستآمده، اکتسابی، کاشتهشده، القاشده، تلقین شده متعالی، مافوق، برتر ظاهری، بیرونی [فضا] کمکی،
عارضی بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود عارضی بودن، خارجی بودن، غیرباطنی بودن، بیرون بودن، متعلق نبودن متعالی بودن، برتر بودن ازبیرون آمدن، تعلقگرفتن، افزوده شدن، اضافه شدن
عارففرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب سالک، راهرو، رهرو، عاشق پوینده، جوینده صوفی، متصوف، پشمینهپوش، مرید پیر، مراد، مرشد، شیخ، قطب، هدهد مغان مرد حق، اهل طریقت غوث
چندگانگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد ] چندگانگی، چندقسمتی، تفکیکپذیری دسی، سانتی، میلی، خمس، سدس، عشر اعشاری، کسری، کسر یکپنجم، پنجیک، یکششم، ششیک، … میکرو، نانو عشریه درصد، پورسانت
عیاشیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی گذرانی، بزنوبکوب، ورجه ورجه، شب زندهداری، عیش، عشرت، کامرانی، لهو و لعب
نفسپرستیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات رستی، هواپرستی، شهوترانی، خوشگذرانی، هوسرانی، هوسبازی، الواطی، عشرت، هدونیسم، اپیکوریسم فقدان معنویت، مادیت شهوت، هواوهوس، هوای نفسانی، هوای ن
کسرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد کسر، اعشار، برخه، نسبت، بخش درصد، دُنگ، نصفه، نیمه، یکدوم، یکسوم، یکچهارم دسی، سانتی، میلی، خمس، سدس، عشر خرده، جزء قسمت، قسط، فرع، حصه، سهم کسری،
مالیاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی خراج، باجوخراج، عوارض، عوارض تجمیعی، مالیات فروش، حقوق گمرکی، سود گمرکی، مالیات مستقیم، مالیاتغیرمستقیم، مالیات ارزش افزوده وضعمالیات، مالی