عرضیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود عرضیت، ذاتی بودن، باطنیبودن، لزوم ذاتی، اساسی بودن بالقوگی، استعداد، توانایی، نهفتگی درونی بودن، درونگرایی، ذهنیگرایی، ذهنیتگرایی، گرایشات ذهنی،
عرفاًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام عرفاً، معمولاً، برحسب عرف، برحسب عادت، بهصورت متداول و رایج
عرففرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ، تجربه، عمل، آداب، آداب و رسوم، هنجار، ناموس، مدل، الگو، مُد نهاد مقررات، قانون، آیین، یاسا، ناموس، ضابطه، قاعده
عرفانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ] عرفان، معرفت، حقیقت تصوف، صوفیگری عرفان عملی، عرفان کشفی عرفان نظری وحدت وجود، پانتهایسم
دانسته {1فرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال دانش]}، معلوم، بدیهی، مسلم، قطعی، بلاشک، شنیده، آموخته، دیدهشده، شناختهشده، آشنا، جاافتاده، مشهور، معروف، منتشرشده، چاپشده مرسوم، عام به
مرسومفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام معمول، متعارف، متداول، باب، رایج، مصطلح، مقرر، همیشگی، معهود، روتین، مأنوس▼ نهادینه، جاافتاده عرفی، متعارفی، همیشگی، دارای کاربرد، مستعم
عرضیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود عرضیت، ذاتی بودن، باطنیبودن، لزوم ذاتی، اساسی بودن بالقوگی، استعداد، توانایی، نهفتگی درونی بودن، درونگرایی، ذهنیگرایی، ذهنیتگرایی، گرایشات ذهنی،
عرفاًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام عرفاً، معمولاً، برحسب عرف، برحسب عادت، بهصورت متداول و رایج