عَرضهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص رضه، پیشنهاد، ایجاب، تعارف، تقدیم، پیشکش، دهش پیشنهادقیمت، ارائۀ قیمت، اُفر، ایجاب، تعیین نرخ مزایده، مناقصه، فروش انتخاب تصمیمسازی
عَرضه کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص ه کردن، پیشنهاد دادن، قیمتدادن، تقدیم کردن، نثار کردن، تعارف کردن، پیشنهاد کردن، دادن، مطرح کردن وسوسه کردن، سر زدن فروختن، تهیه کرد
ملکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ات، اموال، املاک، پلاک، پلاک ثبتی، عرصه، زمین، [ قطعۀ زمین▼]، اعیان ساختمان، ویلا، آپارتمان، بُرج ◄ خانه (مادی) ملکاستیجاری ارزش اموال، ثروت
محدود کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد عل] محدود کردن بستن، مشخص کردن، خط کشیدن عرصه را تنگ کردن مشروط کردن سهم هرکس را دادن، تسهیم کردن پایان دادن کم کردن
دامنهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ره، پهنه، بستر، مدار، حیطه، افق، ساحت، عرصه دسترس، رسایی، بُرد، کشش، طول میدان دید، پهنۀ دسترسی، میدان، عمق، دامنۀ عمل چشمانداز حریم، آستان فضا
فضافرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ا، سطح، مساحت، وسعت، پهنا، حجم، فضای سهبعدی ساحت، حریم، محوطه، آستان، عرصه، دامنه▼، احاطه وکیوم، خلاء فلک، آفاق، آسمان اثیر بسط، امتداد احجام ◄
محلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام حوطه، محدوده، جا، حیاط، صحن، اندرونی، حرم، حریم، مأمن، چاردیواری ساحت، عرصه، فضا منطقه (فضای معین) سالن سرپوشیده، فضای بسته محوطۀ پنالتی (جریمه،