بیگناهیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات گناهی، معصومیت، عصمت، دستان پاک، وجدان پاک، وجدان راحت، شماتتناپذیری تبرّا، عذر موجه، بهانۀ مقبول، بهانۀ وارد، خدشهناپذیری صاف و سادگی، ناآزم
علتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت سبب، مسبب، موجب، زمینۀ خاص، عامل، مایه، نیروی محرکه انگیزه، غرض، بابت، جهت، مقصود، آرمان، هدف، نشانه، آماج علتالعلل، علت نخستین، محرک اول، کردۀ نخس
بهانه آوردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام هانه آوردن، اما آوردن، تعللکردن، عذر و دلیل آوردن، دلیل تراشیدن، توجیه کردن اززیر کار دررفتن، فریب دادن، تظاهر کردن، وانمود کردن، ادا دا
بهتعویق انداختنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ویق انداختن، عقب انداختن، بهتأخیر انداختن، وقت مجلس را گرفتن ممانعت ایجاد کردن، راه را مسدود کردن، ایجاد مانع کردن، سد راهشدن، کارشکنی کردن، امروز
بهانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام بهانه، انگیزۀ ظاهری، دستآویز، مستمسک مطالبۀ بیاساس، ادعا، مدعا، فقدان حق، اظهار، تأکید، درخواست، تظاهر اتهام، ایراد، اشکال، انتقاد عذر