عدسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، فاصلۀ کانونی، توانعدسی عدسی همگرا، محدب، واگرا، مقعر، کروی، استوانهای، محدبالطرفین فن ذرهبینی
عددیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد عددی، رقمی، دیجیتال، عددوار طبیعی، حسابی، صحیح، گویا، حقیقی، گنگ، مبهم کاردینال، اوردینال گرد، روند، کامل فرد، زوج اول بخشپذیر، قابل تقسیم مثبت، منف
عنصر عددیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد ی، فاکتور، کسر، عددگویا، کسر متعارفی، عدد مخلوط، کسر مرکب مضروب، مقسوم، بخشیاب، مضروبٌفیه، مقسومٌعلیه، بخشی مخرج، مضرب اعشار، اعشار مکرر فاکتور مشت
دستگاه نوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ابزار نوری، شیشه، عدسی▼، ذرهبین، عینک، دوربین عکاسی، دوربین▼، میکروسکوپ▼، تلسکوپ، دوربیننجومی، پروژکتور، استروبوسکوپ، آپارات، پریسم، پریسکوپ، آ
میکروسکوپفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی سکوپ، نوری، الکترونی، فنذرهبینی عدسی چشمی، عدسی شیئی، عدسی همگرا
دوربین [تصویربردار]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی صویربردار]، دوربین عکاسی، رفلکس، دوربین فیلمبرداری، هندیکم، دوربین دیجیتال، وبکَم، موبایل عدسی تلهفتو، زوم فیلم، ویدیو عکاسی عکس، هولوگراف، ت
تلسکوپفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی وپ، دوربین نجومی، تلسکوپ بازتاب یا نیوتونی دوربیندوچشمی منشوری عدسی مرکب بزرگنمایی، بزرگنمایی زاویهای
محیط شفاففرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی هوا، آب، کریستال، بلوره، الماس، برلیان، تور، حریر شیشه، آبگینه، زجاج، مینا، بلور، ویترای بطری، جام، کاسه آیینه عدسی، دستگاه نوری منشور انکسار، ش