دشمنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی خصومت، عداوت، عناد، افتراق، کینه توزی، کینهورزی، غرضورزی، ضدیت، بیمیلی، بدخواهی، نفرت کینه، بغض، عقده، غل نامهربانی، بیمحبتی، بیمهر
نامساعدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل نامساعد، نامبارک، ناخجسته، ناسازگار مصیبتبار، اسفبار، فلاکتبار، نامطلوب، مغایر، ازبدِ حادثه مخالف، خصمانه، عداوتآمیز نحس، شوم ننگین، افتضاح
عدلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ، انصاف، قسط، حق، عدالت، دادگستری فریادرسی، اصلاحات، رفرم گرایی ترازوی عدل، میزان، قانونیت انسانیت، پایبندیبهاصول اخلاقی، انصاف، بیطرفی معدلت
عادلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات منصف، باانصاف، درست، پرهیزگار دادگر، دادگستر، عدالتگستر، معدلتپرور، عدالتخواه، عدلگستر، عدالتپرور، مساواتخواه صادق، شریف واقعبین، حقیقتب
برابریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت رابری، تساوی، مقدار یکسان، درجۀ یکسان، همطرازی▼، تعادل▼ تراز، همسطحی، سربهسری، صافی (صاف بودن)، افقی، مستقیم (همواری) یکنواختی، یکشکلی، سنخیت، ه