میل ایجاد کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ایجاد کردن، مایل کردن، تحریککردن دل ربودن، تهییج کردن عشوه گری کردن، طنازی کردن، اغوا کردن، وسوسه کردن، انگیختن، جذب کردن
میلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی اق، شوق، رای، سودا، تمنا، آرزو، ذوق، هوا، هواداری، هوس، کشش، احساس، تمایل، خواسته، خواست، خواهش، دلبستگی، عطش، اشتها▼ اختیار، دستور آمال، در
محبوبیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی دوستداشتنی بودن، جاذبه، افسون، ملاحت، مطلوبیت، دلربایی قُرب دلبری، فریبندگی، عشوهگری، طنازی، اغوا، وسوسه، لوندی، ناز، کرشمه، شارم، جذا
دل ربودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ق انگیختن، بذرمحبت پاشیدن، عاشق خود کردن، میل ایجاد کردن، برافروختن، به هیجان آوردن، جادوگری کردن، جذب کردن، انگیختن، نوازش کردن طنازی ک