تعویذفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب طلسم، دعا، ورد، خرمهره سواستیکا ورد، اوراد، اجیمجی لاترجی، باباغوری، بازوبند، وسیلۀ حفاظت
افسون کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ، طلسم کردن، فریفتن، مسحورکردن، بهسوی خود کشاندن، جذب کردن، سِحر کردن، چشم کردن، بدی کسی راخواستن
نفرینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی رین، لعن، لعنت، طلسم، بدخواهی، تهدید، بدگویی کفر ◄ فحاشی▼
موجبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ادی حرکت و انگیزۀ [مادی]، انواع انگیزه:}، مشوق، مشوق مادی، محرک، فشار، اعمال نفوذ، مضیقه، اجبار، تحریک، فوریت، ضرورت، اضطرار تلنگر، مهمی
تأثیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت یر، اثر، نفوذ، گیرایی، توانایی، تسلط، چیرگی، احاطه بازتاب، پرتو، دامنۀ عمل کارآیی، بازدهی توان، برتری، بزرگی جاذبه، دافعه خوشنامی، اقتدار نقش عمده،