چهرهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ار، سیما، عذار، جمال، چهر، عارض، طلعت، وجه، دیدار، لقا، منظر، بَشَره، برورو، تمثال، خلقت، نگار، تصویر، عکس، ریخت، قیافه، سر و وضع، شکل لپ، گونه، بنا
پرستشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ش، سبحان، تحسین، اخلاص، عبودیت، طاعت، عبادت، نیایش، نماز▼، بیعت، احترام، اکرام، تکریم، عشقورزی، تقوا خلسه، ذکر، تسبیح روش نیایش، رازونیاز، مناجات،
خدمتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام دام، بیگاری، کار اجباری، کار بیمزد، سخره، طاعت، اطاعت، اجبار کار داوطلبانه
عبادت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب یایش کردن، نمازگزاردن، ذکر کردن، تسبیح انداختن، احیا گرفتن (داشتن)، طاعت بهجا آوردن، بهجاآوردن، برپاداشتن، اقامه کردن، گزاردن، فرایض دینی را ادا ک
اطاعتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام داری، پیروی، فرماننیوشی، رعایت، شنوایی، امتثال، انقیاد، بندگی، تابعیت، متابعت، تمکین، خدمتکاری، طاعت، فرمانبری، عبودیت، چاکری، خدمتگزا