ضدینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) بین، اضداد، ضدونقیض، طرفین، طرفین غایی، قطبیت مخالفان، دشمنان، رقبا، دوئل کنندگان، کُشتی احزاب مخالف، جناحین، اهل جرّوبحث چپ ور
تضمنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن لالت، دلالت ضمنی، اشارۀ ضمنی، معنای ضمنی، مفهومضمنی فحوا، مصداق، اِشعار، نشانه، اشاره، عطف، اثر، ردپا، سراغ
درحال اتفاقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر اق، درجریان، ضمنی، دردستور جلسه، دردست اقدام، درحال انجام، دردست تهیه، طبق برنامه اتفاقی، تصادفی، غیرمترقبه، گاهوبیگاه، بستهبهمورد جاری، معاصر،
قطبیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ، تضاد، آنتاگونیسم، ضدیت اضداد، ضدین 704: قطبین شمالو جنوب، ساده و پیچیده، تر و خشک، راست و دروغ، صحت و سقم، پاک و پلید، خالی و پر، امر و نهی، آند
درحالیکهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان یکه، در اثنایِ، ظرفِ، درحالِ، در حینِ، هنگامِ، ضمنِ، وسطِ کاری، درخلالِ، دربین درزمان معین، بهنوبت، الیالابد، همچنان
خورشیدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام هر، آفتاب، شمس، ضیاء، خور، میترا، هور لکۀ خورشیدی قرص خورشید خورشیدگرفتگی، آفتابگرفتگی، کسوف ◄ تیرهسازی چشمۀ آفتاب، جام سحر، آفتاب عالمتاب، خس