منظرهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی وه، چشمانداز، جلال، رونق، ضیا، عرضه، تزیین تشریفات، نمایش، نمونه صحنه، هنر تئاتر جلوه، تابش، ناز، کرشمه هیبت، شکوه، ابهت، شوکت، جبروت، اقتدار آ
خورشیدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام هر، آفتاب، شمس، ضیاء، خور، میترا، هور لکۀ خورشیدی قرص خورشید خورشیدگرفتگی، آفتابگرفتگی، کسوف ◄ تیرهسازی چشمۀ آفتاب، جام سحر، آفتاب عالمتاب، خس
روشنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ناکی، روشنایی، نور، پرتو، شعاع نورانی▼، درخشش، تابش، فروغ▼، نور روز، صبح، آفتاب، ضیا، مهتاب، چراغانی گرگ و میش نور مصنوعی، نور شمع، چراغ، مشعل ت
اذیتکنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی کن، مردمآزار، مزاحم ضارب، حملهکننده، آسیبزننده، مهاجم، متجاوز
قاعدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم رمول، اصل، آیین، میزان، معیار، ضابطه، نورم، ارزش، ناموس، دستور، اصول، فریضه مقررات، قانون هامورابی، کُد، کُد ناپلئونی، قانون استاندارد، رویه، روش، شی