ضمانت سپردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی وابسته سپردن، وثیقه گذاشتن، رهنگذاشتن، گرو گذاشتن، وام گرفتن تضمین کردن، تعهد سپردن، مطمئن شدن گواهی کردن، شهادت دادن
به‌قید ضمانت آزاد کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی وابسته ل] به‌قید ضمانت آزاد کردن، به‌قید کفالت آزاد کردن رهن گرفتن
شمشیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) جر، تیغ، دشنه، قمه، چاقو، چاقوی ضامن‌دار، شوشکه کارد◄ ملاقه ساطور، تبر▲
قفلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ل، دکمه، قزن، دکمه فشاری (قابلمه‌ای)، سنجاق قفلی، دکمۀ سردست [ تزیینات لباس 844] گیرۀ کاغذ، سنجاق سر، گل سَر سوزن، میخ، سنجاق، پونز، گل‌میخ، قلاب، ن
بازکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل ه، کلید، سوئیچ، دستگیره، آیفون، دربازکن برقی استارت، پُل، کلید (برق)، رله، استپ ◄ وسیلۀ برقی آغازکننده: کلید، ماشه، دکمه، شستی، وسیله، وسیلۀ اقدام، ن
حامیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی افظ، محافظ▼، حافظ، نگهدارنده، نگهبان، سرپرست، پاسبان، بادی‌گارد، جان‌پاس، اسکورت پشت، پناه، پشت وپناه، مدافع، طرفدار پشتیبان، باعث‌وبانی، بال
وامدهندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ت] وام‌دهنده، مربوط به‌وام وام‌ده، سرمایه‌گذار، سپرده‌گذار، طلبکار، داین، بستانکار به‌وام‌داده، عاریه، نسیه، کرایه‌ای، قرضی تنزیل‌خور، مقرض