صفحهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد رق، اسلب، تختال، فویل، کویل رویه، روکش، پوشش، روکار، روپوش لامل، رنده، تراشه، [چیپ]، پوسته، رگه، لا، ورقه، نازکه چیز لایهلایه: ساندویچ، پیاز، حلب،
صاحبنظرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال طّلع، آگاه، ایدئولوگ، نظریهپرداز، تئوریسین، خبره، افراد بصیر، اهل ذوق، باذوق دوستدار، کلکسیونر، آدم خوشسلیقه مستشرق، باستان شناس آدم شیفت
صاحب سبکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه سبک، ظریف، ظریفطبع باوقار، خوشسلیقه شیرینزبان، شیرینسخن، شیرینگفتار، شکرسخن، شکرشکن، شکردهان، شکرریز، شکربار
صاحببودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ل] صاحببودن، داشتن چنگ زدن، نگه داشتن، نگهداری کردن برخوردار بودن، لذت بردن، متنفع شدن، دراختیار داشتن، تحت اختیار داشتن، استفاده کردن پُز د
صاحب شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ب کردن، اشغالکردن، تصرف کردن، برداشتن، بهنام ِخود کردن، مالک شدن، تملیک کردن، ازدستدیگری درآوردن، بهدست آوردن، گرد آوردن، گرفتن، دراختیار
صفحهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد رق، اسلب، تختال، فویل، کویل رویه، روکش، پوشش، روکار، روپوش لامل، رنده، تراشه، [چیپ]، پوسته، رگه، لا، ورقه، نازکه چیز لایهلایه: ساندویچ، پیاز، حلب،
پیانوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، صفحهکلید، کیبورد، فورته پیانو، کلاویه، کلاویکورد، هارپسیکورد، کلاوسن
نُت موسیقیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی یقی، کلید، صفحهکلید، نتسیاه، چنگ، ارزش نت دیز، بمول، سری، کورون بُعد، فاصله، پرده، نیمپرده، اُکتاو، هنگام، نت پایه، درجۀ هفتم گام، محسوس هارمو
حالت افقیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد م] حالت افقی، افقی بودن چیز افقی: افق، خط افق، سمت، صفحه، دشت، گستره، سطح دریا، سفرۀ آبهای زیرزمینی سکو، عرشه، تراز سفره همواری، مستقیم دراز کشیدن،
هندسهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود ندسۀ اقلیدسی، هندسۀ فضایی، نقطه، خط، صفحه، فضا متوازی، متنافر اصل، قضیه ◄ مناظره مهندس هندسۀ تحلیلی (ترسیمی، رقومی، مسطحه، غیراقلیدس