صندلیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ت، نیمکت، مبل، سریر، تختِ طاووس، تخت سلطنت، محل جلوس ویلچر، صندلی چرخدار اریکه، اورنگ، گاه منبر، مسند، مقام، عرش کرسی، پشتی، مخدّه جا، جای مبلمان، ک
صدای سخنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی دای ساده، سیلاب، بخش، واج، واکه، حرف صدادار، حرف بیصدا، ندا، سخن کلمه آهنگ، غنه، مصمت
صدای کوتاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ی کوتاه، صدای کم، صدایآهسته، نجوا، زمزمه، پچپچ، ناله، خفهکردن ارتعاش آه، باد، دم سرد، نفس سرد، نفس، دودِ جگر، دود دل، آهِ مظلوم، تیر تظلم، آخ
صدای انفجاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ی انفجاری، صدای شدیدِ ناگهانی، رعد، آسمانقرمبه، غرش، صدای بستهشدنِ در، درق، تق صدای شکستن یا شکاف برداشتن: تَراک، گرمپ، انفجار، صدای توپ، غرشت
صدای نرمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی صدای ملایم، هیس، صفیر، صدای مکیدن، جزجز کردن، جلزوولز، زمزمه، ناله، ویز، وز، وزوز، پتپت، غلغل، غانوغون صدای وزش نسیم
فرشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد گلیم، گبه، جانماز، بساط، بوریا، پادری، تودری، زیرانداز، پشتی، قالیچه، سرانداز، کناره، تخته ذرعونیم مخده ◄ صندلی نقش قالی ◄نگار رنگ فرش ◄سفید 427 ..
کفش و جورابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد اب، جوراب ساقکوتاه، بلند، سهربع، جورابشلواری (شیشهای، رنگپا)، ∼ واریس، ساپورت کفش، پا[ی]پوش، پا[ی]افزار، چکمه، پوتین، نعلین، گیوه، کفش ورزشی، ک
اسبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، بدخش، مادیان، خنگ، مرکب، بارگی، خیل رخش اسب جوان، کره انواع اسب: جنگی، بارکش، خراس، اخته نژاد اسب: عرب، کرد، عرب کرد، ترکمن، عرب ترکمن، چناران، سی
صندلیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ت، نیمکت، مبل، سریر، تختِ طاووس، تخت سلطنت، محل جلوس ویلچر، صندلی چرخدار اریکه، اورنگ، گاه منبر، مسند، مقام، عرش کرسی، پشتی، مخدّه جا، جای مبلمان، ک
جافرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام یش، ظرفیت، فاصله، امکان جا دادن، فضای خالی قابلاستفاده، فضا اتاق خالی، صندلی خالی، میز رزرونشده، خانه اشغال، آکندن ◄ پُرکردن موقعیتشغلی ◄ اشتغا