سختی (سفتی)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی م] سختی (سفتی)، استقامت صلابت، فقدان ارتجاع، فقدان خمشدن تحجر، تبلور، سختشدگی، تصلب، سلروز، تراکم استحکام سخت کردن، آبکاری، تمرکز
استحکامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی حکام، دوام، مقاومت، پایایی، ثبات، پایداری، ماندگاری، بقا استحکام جنسی: صلابت، سختی (سفتی) نگهدارندگی، چسبندگی بهدیگری، استواری، پابرجایی، ا
انسجامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت جام، پیوستگی، ارتباط، وابستگی، قوام، یکپارچگی، تمرکز، استحکام ارتباط ارگانیک (متقابل، تنگاتنگ)، همبستگی پایداری، استحکام صلابت، سختی استحکام درونی،
همراهانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد ان، منضمات، متعلقات، ملحقات اسباب، لوازم یدکی، لوازم [◄ وسیله، ابزار 630] الحاقات، افزودهشدهها، پیوست، ضمیمه، الحاقیه، مایتعلقبه، متمم صفت، صفت قا
قدرتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت درت، زور، اقتدار، یارا، تاب، توان شدت، زنندگی، گزندگی، تُندی [محرکها] اقتدار سیاسی، دیکتاتوری، زور تحمل، صلابت، استواری، سختی (سفتی) استقامت، استحکا