صحّه گذاشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ، پشتیبانی کردن، حمایت کردن، تأیید کردن، تصدیق کردن، مُهر تأیید نهادن، ظَهرنویسی کردن، پشتنویسیکردن، کمک کردن، امضا کردن تنفیذ کردن
نظرموافقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال تأیید، تصدیق، موافقت بانظر، تصویب، توشیح، موافقت، پذیرش، قبولی، قبول، انعطاف، انتقادپذیری، اذعان، اقرار رضایت ◄ تأیید امضا، صحه سازش اعلام
تردستیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ی، شعبدهبازی، حقه، جادوگری آرتیستبازی، صحنهسازی جعبۀ (کیسۀ) مارگیری جلوههای ویژه، سینما رمالی، تعویذ
تخیلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اندیشۀ خلاق تخیل، قوۀ تخیل، خلاقیت، نوآوری ابتکار، ابداع، خلقت، آفرینش، تولید خیالبافی، توهم، خیالپردازی، مالیخولیا، ناخوشی دماغی قریحه، استعداد، ذوق ص
میدانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) دان، صحنه، زمین، زمینبازی، سکو، میزگرد، کانون میدان جنگ▼ استادیوم، سالن، چمن عرصه، پهنا، پهنه، ساحت، گستره، محوطه، دامنه صفحۀ ش