صاحبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی زمیندار، ارباب، سلطان، فاتح، لُرد، خان، فئودال، دهقان اولیا، اصحاب، صاحبان، دارندگان شخص ثروتمند
صاحب سبکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه سبک، ظریف، ظریفطبع باوقار، خوشسلیقه شیرینزبان، شیرینسخن، شیرینگفتار، شکرسخن، شکرشکن، شکردهان، شکرریز، شکربار
صاحب شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ب کردن، اشغالکردن، تصرف کردن، برداشتن، بهنام ِخود کردن، مالک شدن، تملیک کردن، ازدستدیگری درآوردن، بهدست آوردن، گرد آوردن، گرفتن، دراختیار
هستی بخشیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت خشیدن، بهوجود آوردن، هستیدادن، ایجاد کردن، آفریدن ساختن، تولیدکردن سرشتن زاییدن، بچهبه دنیا آوردن، بار بهزمین گذاشتن، زادن، بچهدارشدن، بهدنیا آ
بانفوذفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ذ، مسلط، مستولی، چیره، غالب، پیروز، موفق، مظفر، فیروز، قاهر پرقدرت، استخواندار، نافذ، صاحب اعتبار، متنفذ، عالیرتبه، مقتدر، توانا
بیصاحبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی صاحب، مال هیچکس موات، بایر عمومی، دولتی، ملی، بینالمللی خالی، بدون سکنه استیجاری اشغالی