صاحببودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ل] صاحببودن، داشتن چنگ زدن، نگه داشتن، نگهداری کردن برخوردار بودن، لذت بردن، متنفع شدن، دراختیار داشتن، تحت اختیار داشتن، استفاده کردن پُز د
صاحببودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ل] صاحببودن، داشتن چنگ زدن، نگه داشتن، نگهداری کردن برخوردار بودن، لذت بردن، متنفع شدن، دراختیار داشتن، تحت اختیار داشتن، استفاده کردن پُز د
نمایشدهندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط دهنده، غرفهدار، صاحبغرفه، صاحب نمایشگاه آگهیدهنده ارائهکننده
مالکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی مالک، صاحب▼، آقا، دارا صاحبخانه، موجر، خردهمالک، اجارهدار منعم، ثروتمند ساکن، مقیم، مستأجر، متصرف، صاحب نسق
مَسکَنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام حل اسکان موقت، محلاقامت، اقامتگاه، آپارتمان▼، خانۀ سازمانی، خانۀ اجارهای، خانه [مادی]▼ پانسیون، خوابگاه، استراحتگاه، آسایشگاه، محل استراحت مسا