صحیحفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ، دقیق، کامل (تکمیل) بیعیب، کامل (دارای کمال)، سالم، دستنخورده حساس، باریکترازمو
دستورزبانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ت] دستورزبانی، صحیح نحوی مشتق مجرور، مجزوم، معلوم
گوارافرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ارا، سازگار، سالم، صحی، بهداشتی، استریل (استریلیزه)، تازه خوشگوار، آبدار، نوشین، نوش، خوشمزه مهنا، ناجع، نوشه پاستوریزه
بهحقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات حق، راست، درست، بجا، صحیح، خوب، حق راستین، حقیقی، واقعی برحق روا، شایسته، مناسب مترقی، درحالبهبود
نظم داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم شتن، مرتب بودن، هماهنگبودن، با هم خواندن، سازگار بودن (شدن) وارد صف شدن، در صف قرارگرفتن، دررتبۀ صحیح قرارگرفتن، جای خود نشستن، مستقر شدن