درهمبرهمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت هم، قاطی پاطی، شیرتوشیر، قاراشمیش، وصله پینه، گوناگون متنوع، گوناگون، متفرقه، درهم، نامشخص
بینظمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم م، مغشوش، متشنج، متلاطم آلاپلنگی، نابهسامان، شیرتوشیر، پرهرجومرج، بیقانون [فرد نامنظم:] نامنظم▼
تأکید کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ردن، اصرار کردن، زیرنوشته خط کشیدن، بلند صحبت کردن، مصمم بودن، اهمیت دادن