شیء بیجوهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ، نشانه، سمبول، نماد، قرینه، علامت، اثر، ظاهر، وجه، عوارض جان، روح، فکر، شبح، شعور سایه، فانتوم، روح، خیال، رویا، سراب، خطایباصره باد هوا، بخار، آه
شیر و لبنیاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ر و لبنیات شیر، شیرخشک، شیرپرچربی، شیرکمچربی شیر گاو، شیر بز میلکشیک، شیرکاکائو، شیرموز پاستوریزه، هموژنیزه، استرلیزه فرآوردۀ لبنی: شیر، ماست، کره
شیر و لبنیاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ر و لبنیات شیر، شیرخشک، شیرپرچربی، شیرکمچربی شیر گاو، شیر بز میلکشیک، شیرکاکائو، شیرموز پاستوریزه، هموژنیزه، استرلیزه فرآوردۀ لبنی: شیر، ماست، کره
طول کشیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان شیدن، گذشتن، طی شدن، بودن، پاییدن، برآمدن، بهطول انجامیدن، ادامه یافتن (داشتن)، سپری شدن، طولانی شدن گذرا بودن امتداد یافتن، امتداد داشتن
کشیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت شیدن، بهدنبال خود کشیدن، کشاندن، یدک کشیدن، بردن، همراه بردن بهسوی خود کشاندن، جلب کردن، جذب کردن پارو زدن استخراج کردن، درآوردن