تدبیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی اره، چاره، روش، وسیله، مصلحت، اقتضا، انتخاب، راه، تکنیک، راهحل تمهید، چارهاندیشی، درایت، اندیشه سیاست، شگرد، دیپلماسی، نکات خاص، راهوچاه،
راهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ه، مسیر▼، ره، طریق، سبیل، صراط، خط سیر جاده▼، ردّ▼ روش، شیوه، نحوه، طرز، سَبْک، رفتار، تدبیر، شکل فن، شگرد، انحا، تکنیک، مهارت غیرراه، بیراهه
مهارتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه زبردستی، تسلط، استادی، حذاقت، صلاحیت، سررشته، تبحر، تخصص، هنر، فوت کوزهگری، ید طولا قوه، توان فن، داو، شگرد، تکنیک، کار، بند، روش، فوتوف
استادبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه ودن، خبره بودن، تبحر داشتن، درکارخود استادبودن، خوب یاد گرفتن، یادگرفتن تجربه داشتن، مجرب بودن، راهوچاه را دانستن، شگرد کاررا دانستن، دان
بازیکنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ورزشکار، یار، پا، رقیب، حریف فوتبالیست، فوتبال▼ کُشتیگیر، والیبالیست، ملیپوش، ژیمناست، دونده، اسکیباز، شناگر، تیرانداز، کمانگیر، کاراتهبا