شکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ان، ظن، مظان، تردید، دودلی، تزلزل، اماواگر، سستی ایمان، سوء ظن عصیان، سرکشی، ضدیت مورد گمان، مظنه، جای ظن و گمان تذبذب
شک ایجاد کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال جاد کردن، سوأل کردن، شک دردلانداختن، اما آوردن، آفتاب ازمغرب درآمدن بدگویی کردن
شُوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه واریته، کاباره، استریپتیز آببازی هنرنمایی سیرک، شعبدهبازی
شیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی آخرین مد، موافق سبکروز دزنفکته، آلافرنگ عامهپسند خوشنما، تشریفاتی (رسمی)
نامرادیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه رادی، ناکامی، برآوردهنشدن آرزوها، دلسردی، یأس، دلشکستگی، تأسف، نومیدی خبر بد، شوک عدم موفقیت، فلاکت، خفت، درماندگی آرزوی دورودراز
زخمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ، جراحت، خراشیدگی، پارهشدگی، لهشدگی، سوراخشدگی، کوفتگی، ریش، التهاب کوفتگی، کوب ضرب، آسیب، صدمه، جرح سوختگی، درصد سوختگی، درجۀ سوختگی: خفی
خبرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط م] خبر، اخبار خبر خوش، مژده، نوید، بشارت، تبشیر، مژدهدادن، شادی، وعده، قول خبر بد، شوک، خبر شوکهآور، نامرادی، وعید، تهدید آوازه، معروفیت، در
ناخوشیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ام شدۀ بیمار، سمتوم، سندروم، نشانگان: تب، درد، لرز، تشنج، لقوه، شوک، حمله، تهوع، دلپیچه، غش (غشوه)، بیهوشی، اغما، سرگیجه، دوار، منگ بودن، عر
احساسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام ] احساس، تجربه، خوی ادراک، حساسیت فیزیکی غرایز، احساسات، عواطف، عاطفه احساس واقعی، صمیمیت، راستگویی انگیزه، خودجوشی شم، غریزه واکنش، تأثیر، پاس