پریشانیآورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی آور، غمفزا، دلآزار، اندوهناک، حزنآور، شوکهکننده، جراحت آور دردآور، زجرآور ناشاد، غمآلود، غمناک، سوزناک، غمانگیز، اندوهبار، غمزده، مصی
بیمارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی بستری، مریض، مبتلا، دچار، مبتلا بهمرض مشخص▼ عاجز، علاج ناپذیر، درحال موت، مردنی مجروح، زخمی، شوکه، مصدوم، مضروب، آسیبدیده رنجور، دردمند، نا
مبهوتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه ت، مات، متحیر بیتجربه، نیاموخته، بیاطلاع، بیخبر، ازهمهجابیخبر، ازدنیابیخبر، نادان شوکه، متعجب، شگفتزده
خبرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط م] خبر، اخبار خبر خوش، مژده، نوید، بشارت، تبشیر، مژدهدادن، شادی، وعده، قول خبر بد، شوک، خبر شوکهآور، نامرادی، وعید، تهدید آوازه، معروفیت، در
پنجرهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل روزنه، شبکه، دهانه، آستانه، درگاه دَر، دروازه، باب، مدخل، مخرج، گذرگاه، دهن، دهان، خروجی، ورودی، دریچه، باجه، اُرسی اجزای در و پنجره: چهارچوب، لت، ل