نوشیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت شامیدن، سَر کشیدن، بالا رفتن، بالا زدن، بالا انداختن، قلپقلپ خوردن، جرعهجرعه نوشیدن چشیدن، خوردن، آب خوردن، آببرلب نهادن آب دادن، چشاندن، مشروب ک
احتمالاًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال ً، گویا، شاید، یحتمل، بهطوراحتمالی، بسا، احیاناً، بهاحتمال، بهاحتمال قوی، بلکه، لابد، احتمال دارد ظاهراً
ظاهراًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی علیالظاهر، انگار، برحسبظاهر، پنداری، گویی، گویا، گوییا، محتملاً، احتمالاً، لابد، شاید الکی