شَمّفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال ه، تداعی آزاد، درک، علم بیواسطه، استنباط، شهود، بینش، دریافت، برداشت، تلقی، ادراک، بصیرت، وجدان، آگاهی مکاشفه، الهام، کشفوشهود، حس، احسا
دشمن بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی شمن بودن، دشمنی کردن، به خونکسی تشنه بودن، کینه داشتن، بدی کسی را خواستن، رشک ورزیدن اذیتکردن، سرکوب کردن، سر جنگ داشتن، جنگ آغاز کردن
غریزیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال ریزی، شَمّی، حسّی، حدسی، غیراستدلالی، غیرمنطقی مطلق ذاتی سفسطهباز عرفانی، ادراکی، شهودی، فیالبداهه ◄ فلسفی
مشعلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی سوز، شمع، شمعدان، قندیل، چراغ▼، روشنایی (گازی)، کبریت، روشنکننده فروزه وسایل رساندنسوخت، فتیله، انبر
خورشیدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام هر، آفتاب، شمس، ضیاء، خور، میترا، هور لکۀ خورشیدی قرص خورشید خورشیدگرفتگی، آفتابگرفتگی، کسوف ◄ تیرهسازی چشمۀ آفتاب، جام سحر، آفتاب عالمتاب، خس