شفاهیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه شفاهی، گفتاری، ملفوظ، خوانده، دیکتهشده ناطق ناطقه
پریشانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم شفته:] پریش، مغشوش، سردرگم، دستپاچه، نامرتب، پریشان خیال، سرگشته، گیج، مستغرق، مجذوب، رویایی، حواسپرت مضطرب، سرگشته، شیدا، سرگردان، حیران، متحیر، ه
بیمزهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ] بیمزه، بیطعم، آبکی [ مربوط بهآب 339]، رقیق، ضعیف، بیات، مانده، کهنه [ قدیمی 127] نیمپخته، دمنکشیده، دان، شُل، نرم، شفته
شفاهیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه شفاهی، گفتاری، ملفوظ، خوانده، دیکتهشده ناطق ناطقه
گذشتهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان شته، ماضی، زمان گذشته، قدیم، سابق، قبل، زمان پیش دوران گذشته، ایام (عهد) گذشته، زمانهایقدیم، تاریخ عهد بوق بازنگری اسلاف، گذشتگان، پیشینیان، اجداد ◄
امتحانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود حان شفاهی، امتحان کتبی، آزمایش، مصاحبه، آزمون، کنکور، کویز، آزمونه، المپیاد