شعورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام ، عقل، هوش، فهم، ذهن، فکر، روان، روح▼، سلامت عقل روحیه، درک، ادراک، تعقل، استدلال، اندیشه فلسفه، معرفت، آگاهی، بینش، احساس، خودآگاهی،
فقدان شعورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام ] فقدان شعور، ناآگاهی، فقدانادراک زندگی حیوانی ◄ حیوانات زندگی گیاهی ◄ گیاهان غریزه، شم، رفلکس، واکنش شرطی، فقدان اندیشه، اصل مسلّم ب
شعرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه سرود، ترانه، چکامه، نثر مسجع، الفیه، بهاریه، مثلثات، مدحیه، مدیحه، مرثیه، ترکیببند، عروض▼ ترانه، تصنیف دیوان، دیوان ش
شعر گفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه شعر گفتن، بهنظمدرآوردن، سرودن، سراییدن آهنگ ساختن ◄سرودن
شرورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات اهکار، نابهکار، بدذات، خبیث، ملعون، مخبط، تباه، فاسد▼، دارای فساد اخلاقی، ناجنس، ناجور، بدجنس، نادرست، بیدین، ناحق، بدخواه، مقصر، شیطانی، متظا
شروربودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات وربودن، لغزیدن، کجراههرفتن، تباه شدن، تغییر عقیده دادن، سقوط کردن، زوال یافتن
فقدان شعورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام ] فقدان شعور، ناآگاهی، فقدانادراک زندگی حیوانی ◄ حیوانات زندگی گیاهی ◄ گیاهان غریزه، شم، رفلکس، واکنش شرطی، فقدان اندیشه، اصل مسلّم ب
بیشعورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام شعور، ناآگاه، لاادراک، غافل، بیخبر، بیفکر، حیوان، گیاه بیحرکت، بیبو حیوانی، غریزی، لاادراک، تقلیدی ابله، احمق، تهیمغز، نفهم، ازگل
فقداناندیشهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام فقداناندیشه، فقدان شعور، جهل، بیتوجهی بیشعوری، حماقت عدم تمرکز ◄ پریشانی خیال رفلکس شرطی، واکنش شرطی، حرکت تکان زانو غریزه، شم
بیداریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه آگاهی، هوشیاری، شعور، فعالیت فکری، عدم مستی، هشیاری انتباه، ازغفلت بیرون آمدن
حماقتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ، کندذهنی، سبکمغزی، کمهوشی، بیهوشی، فقدان شعور، دیوانگی، ناخوشی دماغی، آیکیو پایین، عقبماندگی تحمیق، احمق دانستن شجاعت احمقانه، بیپرو