شعر گفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه شعر گفتن، بهنظمدرآوردن، سرودن، سراییدن آهنگ ساختن ◄سرودن
شعرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه سرود، ترانه، چکامه، نثر مسجع، الفیه، بهاریه، مثلثات، مدحیه، مدیحه، مرثیه، ترکیببند، عروض▼ ترانه، تصنیف دیوان، دیوان ش
شهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ، بلده، بَلَد، مدینه، مادرشهر، ابرشهر، متروپلیس، تهران بزرگ، مرکز، پایتخت قصبه، بخش، منطقۀ شهری، شهرک، حوالیشهر، حومۀ شهر، مرکز شهر، بالایِ شهر،
شیر و لبنیاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ر و لبنیات شیر، شیرخشک، شیرپرچربی، شیرکمچربی شیر گاو، شیر بز میلکشیک، شیرکاکائو، شیرموز پاستوریزه، هموژنیزه، استرلیزه فرآوردۀ لبنی: شیر، ماست، کره
شعورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام ، عقل، هوش، فهم، ذهن، فکر، روان، روح▼، سلامت عقل روحیه، درک، ادراک، تعقل، استدلال، اندیشه فلسفه، معرفت، آگاهی، بینش، احساس، خودآگاهی،
شاعرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ه، سرایندۀ ترانه، ناظم، مرثیهسرا[ی]، متشاعر، مدیحهسرا[ی]، ترانهسرا، مصنف فردوسی، حافظ، سعدی، مولوی، رودکی مرثیهخوا
سرودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی دن، سراییدن، آهنگساختن، آهنگسازی کردن، تنظیم کردن، ساختن، آفریدن، تولید کردن تألیف کردن، نوشتن شعر گفتن
نوشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ، مکتوب کردن، نگاشتن، تحریر کردن، قلم زدن، یادداشت کردن، روی کاغذ آوردن، مرقوم کردن، مندرج کردن، ثبتکردن رونوشت برداشت
محاورهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ه، صحبت، گفتگو، مکالمه، پچپچ، مصاحبه، پرسش وپاسخ، بگووبخند، دل دادن و قلوه گرفتن، گلگفتن و گلشنفتن شور، اختلاط، تبا
شیء بیجوهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ، نشانه، سمبول، نماد، قرینه، علامت، اثر، ظاهر، وجه، عوارض جان، روح، فکر، شبح، شعور سایه، فانتوم، روح، خیال، رویا، سراب، خطایباصره باد هوا، بخار، آه