بدکارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ] بدکار، شریر، [ شرارت934]، جلاد، دژخیم، شمر، آدم پست، فاسد، خرابکار، چیز ممانعتکننده، ویرانگر اشرار، بدکاران، تبهکاران مجازاتکننده
آشیانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ه، کنام، سوراخ، کندوی عسل، شفیره، پیله، شاخۀ درخت، لانۀ مرغ، مرغداری دامداری، اصطبل▼ قفس
مایع چسبناکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی سب، صمغ، شهد، عسل، کندر، شیره، انگم، انگبین، انغوزه (انقوزه)، انزروت (صمغ گیاهی)، چسب، کِرم (ضماد)