شرکتهای انحصاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت انحصاری، انحصارات، مونوپولی، تراست، کارتل، اتحادیه تولیدکنندگان (انحصار دخانیات) تصدیگری دولت، انحصار امتیاز، جواز، پروانه، مجوز(اجازه) حق تقدم، مز
شرکت دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ادن، بازی گرفتن، بهعضویتپذیرفتن، عضو کردن، نامنویسی کردن
مدیریتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه ت، ریاست، سرپرستی، نظارت، عاملیت، اداره، انتصاب، هدایت▼، راهبری، حکمرانی حاکمیت شرکتی آقایی، سروری، مدیرکلی، معاونت تصدیگری، انحصار ◄ شرک
غایب بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام بودن، شرکت نکردن، حضورنداشتن دور ماندن، دور بودن، دوری کردن جایش خالی بودن حضور نیافتن، غایب شدن، بیرون آمدن، ترک کردن، غیبت کردن، نرفتن ناپدید
سهیمشدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی هیمشدن، شرکت کردن، شریک شدن، داخل شدن، عضو شدن، همکاری کردن دُنگی خرج کردن، سهیمبودن، سهم داشتن
شخص حقوقیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ی، شرکت، مؤسسه، بنگاه، بنگاه تجاری، انستیتو، بنیاد شرکت، شرکت سهامی، شرکت تضامنی، شرکت بامسئولیت محدود، شرکت سهامی خاص، شرکت سه
مسافرت هواییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت رت هوایی، هواپیمایی، ترابریهوایی شرکت هواپیمایی، هما، ایرانار، هواپیما پرواز چارتر حریم هوایی، حریم فضایی فرودگاه فضانوردی، مسافرت فضایی انساندار،