شرمآورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی نگین، پست، افتضاحآمیز، مفتضح، قبیح، زشت، نادرست، رسواکننده
شاملفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم مل، حاوی، آبستن، دربردارنده، متضمن، محتوی، فراگیر دارا همگانی، کلی، عامه، عمومی، عام متشکل، دربرگیرنده مشتمل واجد، دارنده
شامل بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ن، دربر داشتن، دارابودن، حاوی بودن، متضمن بودن، پوشش دادن، پوشاندن درخود جا دادن ایجاب کردن دارای عضوی (ویژگی، صفتی، ...) بودن ناظر بهچیزی بودن، تعم
توبه کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات دن، شرمنده شدن، شرمساربودن، پشیمان شدن، اقرار کردن، پوزش طلبیدن، دلجویی کردن، کفاره دادن، متأسف شدن، درس گرفتن، یاد گرفتن، تغییر عقیده دادن توبه
خوددارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام معتدل، خجالتی، شرمگین، منظم، مقیّد ریاضتکش، پرهیزگار، ممسک اجتنابکننده، فراری
خفتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ر، سرافکندگی، افکندگی، شرمساری، شرمندگی، شرم، ذلت، مذلت، توهین، بدنامی، توبیخ، تقبیح، رنجش
اجتماعی نبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی اجتماعی نبودن، خجالتی بودن، اجتناب، کمحرفی، مردمگریزی تجرد خجالت، شرم