اتفاقیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ] اتفاقی، راندوم، شانسی تصادفی کاتورهای، بیدلیل، بیسبب▼ نامعین، توضیحناپذیر، جبری ناگهانی، ناآگاه آماری
خطرناکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی خطیر، مخاطرهآمیز، وخیم، بلاخیز، مهلک، سخت، سهمگین، دشوار، هولناک، مخوف، مهیب، ترسناک آزمایشی، تصادفی، قماری، شانسی، ناگهانی، نامعین بحرانی،
شانس آوردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل ن، قسمت داشتن، اقبال بهکسی روی آوردن، یاری کردن طالع (بخت، ...)، بخت با کسی یار بودن، بخت درِِخانۀ کسی را زدن، بختش زدن، بختش (اقبالش) بلند بو