شرح دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ح دادن، باز کردن، توصیفکردن، تشریح کردن، توضیح دادن، بیان کردن، تفسیر کردن
شبحفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب روح، مومیایی خیال، فانتوم، بختک، اشباح، وهم، پرهیب، خطای باصره، حس ششم
مردگانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی درگذشتگان، اموات، شهدا، رفتگان، اسیرخاک، متوفیات قهرمان، شهید نیاکان ◄ ولی شبح، جسد
زندگینامهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه رافی، سرگذشت، اتوبیوگرافی، رزومه، سفرنامه، شرح حال، تذکره، خاطرات، اخبار، احوال، پسزمینه، سابقۀ شغلی، سابقۀ کار خدمت،
سند حسابداریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی حسابداری، سند، سندروزنامه اجزای سند: آرتیکل، شرح سند، حساب، کدحساب، شمارۀ (کُد) حساب، مبلغ، ریزمبلغ، جزئیات، تفکیک رقم، مبلغ بدهکار، مبلغ بس
شیء بیجوهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ، نشانه، سمبول، نماد، قرینه، علامت، اثر، ظاهر، وجه، عوارض جان، روح، فکر، شبح، شعور سایه، فانتوم، روح، خیال، رویا، سراب، خطایباصره باد هوا، بخار، آه