نگهبانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ، شکاربان، دیدبان، مرزبان، نگهبان ساحلی محافظ، شخص مدافع دروازهبان، ┄بان، ساربان، شتربان دژبان، نظامی، پاسبان، پاسدار بپا، مراقب قراول
مردهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی مرحوم، شهید، خدابیامرز، شادروان، قربانی، ناکام، جوانمرگشده، مدفون، کشتهشده میت غریق
عفوشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ، بخشوده، بخشیدهشده، معذور، معاف آمرزیده، مغفور، مرحوم، شادروان، جنتمکان، خلدآشتیان، طابثراه
جذّابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی یبنده، تودلبرو، شیرین، بانمک، افسونگر، تابناک، راهزن دینودل، خوشخو، شارمان، نجیب، بلوند، روشن