ملازمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ملازمین، ملتزمین، پیروان، ملتزم رکاب، آئینهدار بادی گارد، محافظ پادو، غلام بچه، غلام مولا، شاگرد مرید، همراه، مشایع، همراهان، مشایعت ک
ورزش باستانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ستانی، ورزش زورخانه، چوگان، شکار، تیراندازی، اسب تازی فنونزورخانه، شیرینکاری، شلنگ، شاطری، زورگری، چرخ زدن، کباده کشیدن، تکپر، تکچرخ وسائل
مردهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی مرحوم، شهید، خدابیامرز، شادروان، قربانی، ناکام، جوانمرگشده، مدفون، کشتهشده میت غریق
عفوشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ، بخشوده، بخشیدهشده، معذور، معاف آمرزیده، مغفور، مرحوم، شادروان، جنتمکان، خلدآشتیان، طابثراه
عکاسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه عکسبرداری، فوتوگرافی، سینما، هولوگرافی عکس، فتوگراف، نیمرخ، پرتره، آلبوم عکس آگراندیسمان هولوگرام دوربین عکاسی، پُلار