شادیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، خرسندی، سرور، کِیف، تفریح، شادمانی، دلخوشی، سرگرمی، عشرت، رامش نشاط، حظ، بهره، لذت مراسم، نگاهداشت
شاد بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی سرشاد بودن، آسمانرا سیر کردن، سرحال بودن، کیفش کوک بودن، بادُم خود گردو شکستن، کبکش خروس خواندن، روحیه داشتن، سرزنده بودن، امید داشتن، روحیۀ
شاد کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ارت دادن، بالشنرم زیر سر کسی گذاشتن، خرسند کردن، راضی کردن، بهبود دادن، خوشنود کردن، روح دادن، خوشنود کردن، جرأت دادن، نیرودادن
نشاطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی د، طرب، خوشحالی، سرحالی، شادی، رضایت (خرسندی)، خوشی، تندرستی، ثروت، استراحت راحتی، نرمی
خبرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط م] خبر، اخبار خبر خوش، مژده، نوید، بشارت، تبشیر، مژدهدادن، شادی، وعده، قول خبر بد، شوک، خبر شوکهآور، نامرادی، وعید، تهدید آوازه، معروفیت، در
خوشیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی خوشی، حظ، لذت، لذت فیزیکی، لذتبخشی مسرت، سرور، شادی، شادمانی اشک شوق، گریۀ خوشحالی روز خوشی، عروسی، روز پیروز التذاذ
موادمنفجرهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) جره، باروت، دینامیت، تیانتی، ترینیتروگلیسرین، چاشنی آتشبازی، ترقه، فشفشه، سیگارت، خمپارۀ شادی، کوزه، گلفشان نیروی راننده