شاعرانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه فت] شاعرانه منظوم، بهشعر، سروده، مدرج، مرصع، مقفا سراینده، متخلص، غزلپرداز، نوپرداز، بدیههسرا قافیهسنج افسانهگوی،
شادمانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ی، سرور، نشاط، بهجت، سرگرمی، عروسی، جشن، نگاهداشت، تبریک، ستایش، ابراز احساسات مایۀ شادمانی:دلخوشی، دلخوشکنک، بذله شادی
شادمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی دمان، شاد، شادان، بهوجددرآمده، مسرور، مشعوف، خوش فیروز، فرخنده
شادمانی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی انی کردن، جشن گرفتن، سالروزنگهداشتن، دست زدن، تشویق کردن، ستودن، آفرین گفتن، هلهله کردن، ناخن را حنا گرفتن
شاعرانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه فت] شاعرانه منظوم، بهشعر، سروده، مدرج، مرصع، مقفا سراینده، متخلص، غزلپرداز، نوپرداز، بدیههسرا قافیهسنج افسانهگوی،
شادمانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ی، سرور، نشاط، بهجت، سرگرمی، عروسی، جشن، نگاهداشت، تبریک، ستایش، ابراز احساسات مایۀ شادمانی:دلخوشی، دلخوشکنک، بذله شادی
شادمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی دمان، شاد، شادان، بهوجددرآمده، مسرور، مشعوف، خوش فیروز، فرخنده
عیاشی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی کردن، خوشگذرانی کردن، شادمانی کردن، نوشیدن، مست شدن چشمچرانی کردن
مردهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی مرحوم، شهید، خدابیامرز، شادروان، قربانی، ناکام، جوانمرگشده، مدفون، کشتهشده میت غریق