بازجوییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود بازپرسی، استنطاق، بازخواست، رسیدگی قضایی، تفتیش، سینجیم تخلیۀ اطلاعاتی تجسس پلیسی▼
بازجویی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود یی کردن، استنطاق کردن، بازپرسی کردن، شکنجه کردن سینجیم کردن، اصول دین پرسیدن
سست [کلام]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ست [کلام]، ضعیف، بیمزه، رُمانتیک، احساساتی، سانتیمانتال کمرنگ، ساده و بیپیرایه، رام خشک، بیحال، کسلکننده آشغالی، پس
زیباشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی باشده، بزکشده، آرایششده، آراسته، سهتیغهکرده، مزلف، سانتیمانتال
دراماتیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ] دراماتیک، تراژیک، نمایشی کمیک، بامزه، خنده دار، مضحک، میمیک لیریک، ملودراماتیک، رُمانتیک، سانتیمانتال موج نو، آوانگ