ابرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ِه، میغ، بخار، سحاب نبولا، سیروس، کومولوس، نیمبوس ابر بهاری، ابر سیاه، پاره ابر، ابر بارنده بُخور آسمان ◄ افلاک ستارۀدنبالهدار جَوّ، اتمسفر
انجام دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل ن، جامۀ عمل پوشاندن، عملی ساختن، عملی کردن، تمام کردن، بههم آوردن، بهپایان رساندن، بهانجامرساندن، بهاتمام رساندن، فیصله بخشیدن، آرزویِ کسی