سَبْکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه سَبْک، سبک ادبی، روش، سیاق، بافت استیل، طرز، آیین، ◄ راه، رفتار، مهارت، برنامه سبک خراسانی، عراقی، هندی، ادبیات رومانت
پافرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد زانو، ران، ساق پا، کف پا، پاشنه، شست، انگشت پا، ناخن پا، قوزک، مچ، کشالۀ ران سُم، مژک رهگذر، عابر ◄ پیاده، فرد پیاده پیادهرو گام، قدم ◄ خرام، رقص،
ملازمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ملازمین، ملتزمین، پیروان، ملتزم رکاب، آئینهدار بادی گارد، محافظ پادو، غلام بچه، غلام مولا، شاگرد مرید، همراه، مشایع، همراهان، مشایعت ک
بدن انسانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، تن، پیکر، آغوش، ارگانیسم، هیکل، قواره، اندام، قدوقواره، بالا، قدوبالا، قدوقامت جان، روح کالبدشناسی، علوم پزشکی، اندام، ماهیچه، مفصل، عضله قامت