سخنوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ، نطق، خطابه، سخنرانی، خداحافظی دکلمه، قرائت، ایراد خطبه، موعظه، خطابه صحبت باخود، رساله فنبیان سخنآفرینی، انشا، نوی
سخنوری کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ی کردن، درس دادن، نطق کردن، سخنرانی کردن
ضعیف بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ] ضعیف بودن، نا نداشتن، بهبادی بندبودن بیمار بودن پژمردن، نرمشدن لنگیدن، سلانه سلانه راه رفتن، سکندری خوردن، نوسان داشتن، آهسته رفتن ضعیف شدن، نات
اسهالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی سانتری، بیرونروی، بیرونروش، مدفوع، اسهال و استفراغ، پیچش، کولیت وبا، اِلتور، اسهال خونی
خطابهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه طابه، موعظه، سخناندرزآمیز، نطق، سخنرانی، سخنوری وعظ، خطبه التجا، التماس، سخنمعترضه ایراد سخنرانی سخنران
آتشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ش، شعله، گلآتش، الو، لهیب، حریق، آتشسوزی، اشتعال، احتراق زبانۀ آتش هیزم، سوخت، تنور، کوره، بخاری آذر، جرقه، شراره، اخگر، صاعقه آتشکده کوه آتشفش