مستیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ] مستی، سُکر، عدم اعتدال شُرب خمر، میگساری، عیاشی، نوشیدن شراب کِیف، بیخودی، نشئگی، خلسه سکسکه، لغزش زبان، مشکلِ سخن عربده بزم، شرب ساغرریزی خما
پیراهنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد سارافون، مانتو، ارمک، ماکسی، ماکسیژوپ ساری، کیمونو بلوز (بلیز)، شمیزه تیشرت، آستینکوتاه (بلند)
نگهبانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ، شکاربان، دیدبان، مرزبان، نگهبان ساحلی محافظ، شخص مدافع دروازهبان، ┄بان، ساربان، شتربان دژبان، نظامی، پاسبان، پاسدار بپا، مراقب قراول
پرندگانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ن، پرنده، مرغ▼، جوجه، حیوان جوان پرستو، گنجشک، کلاغ، زاغ، سار، بلبل، هزاردستان، قناری، چلچله پرندگان آبی، مرغابی، غاز، اردک، قو، پنگوئن، مرغ ماه